جامعۀ جهانی باید پاکستان را تقبیح کند
نویسنده : مهرالدین مشید نویسنده : مهرالدین مشید

افغانستان در برابر تجاوز های بی شرمانۀ پاکستان حق دفاع مشروع از خود را  دارد

افغانستان بیشتر از سه دهه بدین سو چه رنج ها و دشواری های جانکاه نیست که بر مردم افغانستان تحمیل نکرده اند. پس از آن که پنجابی ها رویای رسیدن به عمق استراتیژیک در افغانستان را در سر پیدا کردند و برای نیل به آن لحظه شماری می کردند. دیری نگذشت که تهاجم بیرحمانۀ شوروی به افغانستان، رویایی ناتعبیر نظامیان پنجابی را به گونۀ ایده آل تفسیر نمود. پیش از حملۀ شوروی، زمامداران پاکستان در سیاست های شان نسبت به افغانستان محتاط بوده و بیشتر شکل دفاعی را به خود داشت. از این رو سخت در صدد فرصت بودند تا زمینه های سیاست تهاجمی به افغانستان را دریابند. به گونۀ نمونه از عقب نشینی بوتو در زمان محمد داوود می توان یادآور شد که با پدرخواندن او، از وی خواست تا بر کشیده گی میان دو کشور به شکل عادلانه برای همیش پایان بدهد. بوتو از داوود خان یک خواهش داشت که همانا سیاه روی نگردانیدن او نزد مردم پاکستان بود و بس . هرچند پاکستان در آن زمان میزبان شماری از رهبران و اعضای جنبش اسلامی افغانستان بود و از حادثۀ سرطان سال 1354 یک سال سپری شده بود. داوود از  بازی های پشت صحنۀ سیاست حکومت و نظامیان پاکستان در پیوند به اسلام گرایان مهاجر در آن کشور خوب آگاهی داست و میدانست که آرمان های اسلام خواهانۀ آنان را نظامیان پاکستان یدک کشی میکنند؛ اما با آنهم پاکستان در موقعیتی قرار نداست که نسبت به افغانستان در سیاست های خارجی خویش در رابطه به افغانستان دست بالا داشته باشد. از این رو حاضر بود تا با حق نهایی مسآلۀ دیورند، بر منازعۀ سرحدی دیوردن نقطۀ پایان بگذارد. محمد داوود می خواست تا با مبادلۀ زمین در برابر راۀ ترانزیت پروندۀ خط دیورند را برای همیش ببندد و اما امریکا و شوروی سابق نخواستند تا با حل مناقشۀ سرحدی دیورند، گلیم تشنج در منطقه برای همیش جمع گردد؛ زیرا باشنده گان دو طرف دیورند، تختۀ خیز رقابت های منطقه یی امریکا و شوروی سابق برای دسترسی و در کنترول داشتن آب های گرم هند به حساب می رفت. از همین رو بود که امریکا با راه اندازی کودتا بوسیله جنرال ضیاالحق، بوتو را از قدرت کنار زد و  شوروی سابق با کودتای کمونیستی ثور سال 1357 محمد داوود را سرنگون کرد.

با کودتای کمونیستی در افغانستان نه تنها اوضاع سیاسی و نظامی در منطقه؛ بلکه توازن نیرو و ثبات منطقه نیز به کلی بهم خورد. کشوری که بیشترین سود را از این رخداد خونین به کف آورد، پاکستان بود. از جمله امتیازات فراون و بی حساب مادی که پاکستان از تهاجم شوروی و بعد حملۀ امریکا به افغانسان بدست آورد؛ همانا بالادستی ها و تفوق طلبی های سیاسی واین کشور در پیوند به افغانستان است. نیرو های  شوروی به مقاومت شدید مردم افغانستان رو به رو شدند. پاکستان که میزبان نیرو های جهادی افغان بود و  از سویی هم در تمویل، تجهیز و آموزش های نظامی مجاهدین دست بالا و نقش تعیین کننده داشت؛ بنا براین توانست تا جهاد مردم افغانستان را بحیث ابزار عمق استراتیژیک خود به کار ببندد. پاکستان امتیازاتی را که طی سه دهۀ گذشته در پیوند به  افغانستان بدست آورده است، حاضر نیست تا به ساده گی از آن دست بشوید. پاکستان مثلی که در گذشته امور مجاهدین را در دست داشت و وابستگی های بیش از حد رهبران جهادی به نظامیان پاکستان سبب شد تا خطوط سیاسی و نظامی آنان را تعیین کند. در آن زمان در واقع تصمیم گیرندۀ امور مجاهدین افغانستان در اصل نظامیان پاکستان بود که استخبارات پاکستان تصامیم شوم شان برضد مردم افغانستان را در پندی و صدر استدیوم در هر هفته بالای مجاهدین بپذیراند. اکنون هم بر آنان و بازمانده گان خلف شان نیز دست بالا داشته و به شیوه های مختلف از آنان بهره می گیرد. حالا که رهبران جهادی از دامان پرمهرش بدور رانده شده اند و طالبان جانشین حساب شده تر، خالیگاۀ آنان را پر نموده است. پاکستان هراس  از آن دارد که مبادا شرایط طوری بیاید که دیگر فرصت های کنونی را به کلی از دست بدهد، از این رو تلاش دارد تا به هر قیمتی که می شود، فرصت حالیه را از دست نداده و آخرین امتیازات را از کابل به چنگ آورد. حکومت و نطامیان پاکستان، در ظاهر دو پهلو و اما در اصل یک دست در برابر کابل عمل مینمایند. دلیل رمز موفقیت پاکستانی ها در برابر کابل در همین است که باوجود اختلافات داخلی در سیاست های خارجی شان متحدانه عمل میکنند. هرچند گردانندۀ اصلی سیاست پاکستان وزارت خارجۀ آن کشور است و اما مهم ترین و دشوارترین مذاکرات را در رابطه به اوضاع داخلی و خارجی پاکستان رییسان ستاد ارتش و استخبارات این کشور به پیش می برد. چنانچه در حساس ترین حالات نظامیان این پاکستان به فعالیت درآمده و سر های رهبران نظامی و استخباراتی این کشور از کاخ های لندن، نیویارک، برلین و دوحه ظاهر می شوند.

نظامیان پنجابی با بهانه های گوناگون از طالبان افغانی بهره برداری های سیاسی می کنند وحتا برای رسیدن به اهداف اش از زندانی کردن، توهین، تحقیر و کشتار آنان دریغ نمی کنند. چنانکه تا کنون چندین رهبر طالبان مانند ملاربانی، یاسر، ملا عبیدالله و دیگران به گونۀ مرموز در زندان های پاکستان کشته شده اند و بسیاری رهبران آنان به شمول ملابرادر مرد شماره دوم طالبان افغانی به رغم درخواست های پیهم در زندان های پاکستان به سر می برند .  فکر می کنم ، بهایی را که طالبان زیر چتر جهاد با خارجی ها در افغانستان به دولت پاکستان می پردازند، بیشتر و گرانتر از ایده آل های خلافت اسلامی است. از همین رو است که شماری طالبان به این نقطه ملتفت شده و در تلاش اند تا راۀ شان را از طالبانی جدا کنند که افسار شان در دست نظامیان پنجابی است. این ها دریافته اند که جنگیدن تحت فرماندهی نظامیان پاکستان بر ضد هموطنان شان به بهانۀ جهاد با خارجی ها،  به مراتب ننگین تر از فرمان برداری توهین بار پنجابی ها باشد.  طالبان پس از یازده سال جنگ درک کرده اند که نباید با آتش پنجابی ها بیشتر از این کشور شان را حریق کنند. این روحیۀ نوعی دودستگی را میان گروۀ طالبان افغانی به بار آورده است. این شاخۀ طالبان دریافته اند که نظامیان پاکستان جنگ جانشینی خویش در افغانستان را بوسیلۀ آنان به پیش می برند. بنا براین به این نتیجه رسیده اند که بیشتر نباید قربانی اهداف پاکستان و چوب سوخت جنگ نیابتی نظامیان آن گردید. چنانچه آن عده رهبران طالبان که زیر چتر حکومت کابل به سر می برند، بصورت نسبی به چنین  نتیجه یی رسیده اند. بصورت قطع گفته می توان که این چرخش بر افکار طالبان مسلح بی تاثیر نیست.

دولت افغانستان به این موضوع پی برده و خستگی های طالبان را درک کرده است که دیگر تاب جوب و چوگان نظامیان پاکستان را از دست داده اند. این از دست دادن، نوعی کابل را برای مذاکرات مستقل با طالبان دلگرم کرده است. شاید در کنار دلایل دیگر یکی از دلالی که کابل را برای مذاکرات مستقل با طالبان افغانی نموده، همین مسآله باشد. چنانکه معاون وزارت خارجۀ کشور چندی پیش اعلان کرد که دولت افغانستان تصمیم گرفته تا مذاکرات با طالبان را بصورت مستقل و بدون همکاری پاکستان به پیش خواهد برد. وی این اظهارات را بعد از آن ابراز نمود که آقای کرزی تصمیم رفتن به قطر و ملاقات با نماینده گان طالبان را در دوحه اتخاذ نمود. دولت افغانستان این اعلامبه را بعد از حملات راکتی پاکستان به ولایت کنر اتخاذ نمود و سفر یک تیم یازده نفری افسران اردوی ملی افغانستان را که به دعوت اردوی پاکستان جهت اشتراک در یک تطبیقات قرارگاهی در ستاف کالیج کویته، روانۀ آن کشور بودند، فسخ نمود. هرچند هنوز بدور است که کابل در برابر اسلام آباد از در سیاست های تهاجمی پیش آید؛ زیرا کابل با دشواری های متعدد داخلی رو به رو است که فسادگسترده در داخل نظام و غارتگری های شرکایش در بیرون از حلقۀ قدرت مردم آفغانستان را از آن متنفر گردانیده است؛ زیرا کابل فرصت های خوب بهره برداری از این گونه سیاست ها را در برابر اسلام آباد از قبل از دست داده است. کابل چند سال پیش از امروز فرصت های طلایی در این زمینه داست و می توانست، از حضور سنگین جامعۀ جهانی در این کشور برای فشار آوردن بر پاکستان استفاده میکرد؛ اما کابل با این همه تنگدستی های اجتماعی و فساد گسترده نباید، خود را یکسره در چنگال نظامیان پاکستان رها کند و حالا زمان آن فرارسیده است تا با اتخاذ سیاست مدون و استراتیژی سیاسی حساب شده و دقیق راۀ مستقل را برای تحکیم صلح و ثبات در کشور پیگیری  کند. هرچند بازی های سیاسی گاه بر سم و گاه بر نعل و چندپهلو و چند زبانۀ کابل خیلی پیچیده و حتا شگفت آور بوده و حتا سیاست مداران پاکستان را وادار به واکنش نموده است . چنانکه چندی قبل یک عضو مجلس سنای پاکستان گفت، اظهارات چند گونه و ضد و نقیض آقای کرزی بر پروسۀ صلح کمک نه که این روند را تخریب می نماید؛ اما با این هم نمی توان دست زیر الاشه نشست و منتظر ماند تا به ابتکار پاکستان  دراز راۀ صلح را پیمود؛ بویژه پس از این که تشنج میان کابل و اسلام آباد به آخر خط رسیده و هر دو در صدد مشخص کردن مواضع سیاسی شان بر یکدیگر هستند. شگفت آورتر این که پاکستان، حکومت افغانستان را متهم به حمایت از طالبان پاکستانی نموده است. در حالیکه این آخرین ترفند های اسلام آباد برای حمله های سیاسی بیشتر و مخفی گردانیدن مداخلات دراز مدتش در افغانستان به شمار می رود تا بدین وسیله از فشار جامعۀ جهانی بر خود اندکی بکاهد. پیش از این رخداد هایی مانند فسخ نشست مشترک شورای علمای دو کشور و حملات راکتی آن به ولایت های سرحدی کشور در کنار مداخلات گستردۀ نظامی و جنگ نیابتی اش پردۀ ضخیمی میان مناسبات هر دو کشور افگنده بود.

در این تردیدی نیست که اسلام آباد در صلح افغانستان نقش مرکزی و تعیین کننده  دارد؛ زیرا از یکسو طالبان را در اختیار دارد و از سویی هم به رغم تهدیدهای هر از گاهی امریکا، از کمک های هنگفت آن بهره مند است . چنانچه روزنامۀ واشنگتن پوست در شمارۀ اخیر خود رابطۀ اسلام آبا د و واشنگتن را"کاسه زیر نیم کاسه "خوانده است؛ اما در این میان از دست تنگی ها و کوتاه دستی های اسلام آباد نسبت به طالبان نمی توان چشم پوشید و این سبب مشت بسته شدن اسلام آباد در برابر کابل باشد؛ زیرا اسلام آباد میل ندارد که مشت بسته اش در این رابطه باز شود. شاید از این که تلاش های امریکا و پادرمیانی های بریتانیا، دوست سنتی پاکستان به رغم وعده های مقامات پاکستانی تا هنوز به ثمر ننشسته است، دلیلش همین باشد؛ اما هرچه باشد پاکستان هنوز از خواست های بلند پروزانه اش نسبت به افغانستان پایین نیامده وخیال واهی سال های 1370خورشیدی را در افغانستان به انتظار می کشد. برای رسیدن به چنین رویای غیر انسانی تحرکاتی را از همین اکنون در حوزه های گوناگون آغاز کرده و تا سرانجام کابل را به کلی در پچال نماید. از این رو افغانستان حق دفاع مشروع از خود را دارد و جامعۀ جهانی مداخله های چندین سالۀ پاکستان در افغانستان را تقبیح کند. حالا بر کابل است تا در برابر توطیه های اسلام آباد کمر با بسته و یک دست و متحد عمل کند؛ اما رویکرد های قبلی و بی میلی های کنونی او برای ایجاد اصلاحات بنیادی در کشور نشانگر نیات واقعی آقای کرزی برای رسیدن به چنین هدفی نیست؛ زیرا آقای کرزی هرگر تمایل ندارد تا حلقۀ مافیایی حاکم بر ساختار حکومتش را بشکند و تغییر بدهد تا کنون از این نقطۀ ضعف او اسلام و طالبان نفع زیادی برده و خواهند برد. مردم افغانستان از یازده سال بدین سو نیات واقعی آقای کرزی را برای اصلاحات به آزمون گرفته اند که هر باری بدتراز گذشته از محک آزمون بدر نشده است. در این مدت برای مخفی کردن فساد و  کاستی های نظامش، تنها کاری که کرده، کشتی های نرم و زیزاگ او با واشنگتن بوده که به جای حل دشواری های کشور و تقویت روابط منطقه یی و بین المللی افغانستان، به عکس برحجم دشواری های داخلی افزوده و از روابط مذکور نیز فروکاسته است. این فروکاهی ها دولت افغانستان را تا فاسد ترین حکومت در جهان و ناکارا ترین حکومت از لحاظ نداشتن استراتیژی همدشت و مدون سیاسی سقوط داده است.


April 21st, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات